چـکــاوکــــ

シآیا خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا برای بنده اش کافی نیست! ؟؟؟シ

چـکــاوکــــ

シآیا خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا برای بنده اش کافی نیست! ؟؟؟シ

چـکــاوکــــ

زهرا محدثی
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی معماری
دانشگاه گیلان
کلیه ی پروژه ها و پژوهش های معماری پذیرفته می شود.

بعضی چیزها را نمی شود گفت! 

مثل چقدر دوستت دارم ها... 

افشین صالحی 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۵۸
Zahra Gilani

عاشقت باشم و پنهان کنم و پیر شوم 

این خودش فلسفه ی عشق درونی من است

هی نگاهت بکنم ، گم بشوم در چشمت 

گم شدن در شب چشمان تو پیدا شدن است 


عمران میری

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۲۸
Zahra Gilani
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۴ ، ۲۰:۳۸
Zahra Gilani

در جهانی که پر از فرضیه های "شدن "است...

واقعا سوختم و..

باختم و..

دود شدم!

علیرضا اذر 

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۴ ، ۲۲:۵۹
Zahra Gilani

تو نگاه کردی مرا، بارانی فرو ریخت!!!
زمین زیر پایم گویی به یکباره ریخت!
تو نگاه کردی مرا بغضی گلویم را گرفت!
زبان نگاهت سخت در آغوشم گرفت!
تو نگاه کردی مرا... اه.... عجب هوا خوب شد!
یک نگاهت را ببین! انگار قلبم را گرفت!!
همچو فرهاد تیشه به کوهی را گرفت!
تمام نگاه های دنیا را کناری گر بگذارم...
نگاه تو به یکباره تمام جانم را گرفت!
تو حواست نبود که چه حاصلی داد شالیزار نگاهت!
اما همین نگاه زبان شعرم را باز گرفت!
حضورت کافی نبود انگاری برآیم چون یک نگاه
به یکباره تمام حالم را گرفت!
هوا سخت آفتابی شد پس نگاهت وقتی
گفتم که نگاهت تمام رویایم را گرفت!
دوست دارم زبان نگاهت را ببین
یک نگاهت تمام شعرم را گرفت!
زهرامحدثی(گیلانی)

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۱۱:۱۸
Zahra Gilani

بیدار می شوی

به خودت صبح بخیر می گویی

           

برای خودت چای می ریزی

            تکیه می دهی به خودت

 

و فکر می کنی

 دل ات برای چه کسی

            باید تنگ می شده است؟

 

و فکر می کنی ...

 

چرا هیچکس

آنقدرها که باید خوب نبود ؛


که بی او

این صبح شهریور

            از گلویت پایین نرود .

 

 

 

رویا شاه حسین زاده

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۴۵
Zahra Gilani

می‌خواهم برای تو نامه بنویسم

 

می‌ترسم

 پست‌چی عاشقت شود

            کبوتر برگردد ، دق کند و دوری ات را بمیرد

 

می‌خواهم برای تو نامه بنویسم

 

می‌ترسم

شهر رفتنت را بفهمد

رود نبودنت را مرداب شود

            و خواب ، شب را کابوس کند

 

می‌ترسم

در راه به‌ باد برود

بعد به‌ دست چوپانی برسد و

هوای گوسفندانش را رها کند و

            به هوای تو ، گوسفند شود ...

 

می‌ترسم

جاده راه نرود ، بن بست شود

خانه خر شود و در ،

 به لنگه بچرخد و لج کند و

             "تـــو نیستی را" زنگ بزند

 

می‌خواهم برای تو نامه بنویسم

 

می‌ترسم ...

 می‌ترسم باز عاشق ات شوم  !

 

 

 

افشین صالحی

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۴۱
Zahra Gilani

خورشید را

می دزدم فقط برای تـــو !


میگذارم توی جیبم

                        تا فردا بزنم به موهایت


فردا به تو می گویم چقدر دوستت دارم !


فردا تو می فهمی

فردا تو هم مرا دوست خواهی داشت . می دانم !



آخ ... فردا !

راستی چرا فردا نمی شود ؟

            این شب چقدر طول کشیده ...

 

چرا آفتاب نمی شود ؟

یکی نیست بگوید خورشید کدام گوری رفته ؟




شل سیلور استاین

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۵۶
Zahra Gilani

بــال و پـر ریخته مرغم به قفس

 

 تـــــا گشایم پــــــر و بـــــــــال

 

پــــــــر پـــروازم نــــــــــــــیست

 

تا بگویم که در این تنگ قفــــــس

 

چه به مرغـــــــان چمن می گذرد

 

رخـــــــــصت آوازم نــــــــــــیست...

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۴۷
Zahra Gilani

در اب شستی تن بی تابت را

دیدند تمام رود ها خوابت را

لبهام شکل بوسه -ماهی شده اند

بنداز درون اب قلابت را ...

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۴۲
Zahra Gilani
Cute Pink Kaoani