چـکــاوکــــ

シآیا خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا برای بنده اش کافی نیست! ؟؟؟シ

چـکــاوکــــ

シآیا خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا برای بنده اش کافی نیست! ؟؟؟シ

چـکــاوکــــ

زهرا محدثی
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی معماری
دانشگاه گیلان
کلیه ی پروژه ها و پژوهش های معماری پذیرفته می شود.

۶۰ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد

من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم..


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۳۰
Zahra Gilani

دیوانه نیستم !اما دیوانگی را خوب بلدم

راه و رسم عاشقی را خوب بلدم

از برکرده ام قصه ی لیلای مجنون را ..

نه اینکه بگویی عاشقم ...

نه ..

شاگردی عشق را کرده ام ...

بازیگر خوبی نیستم ..

ااای کارگردان! مرا ازاین نقش معاف کن ..

مرا همین شاعری زیادیست ..

مرا همین خودکار کافیست ..

زهرامحدثی(گیلانی)


۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۰۳
Zahra Gilani

دلم به بخششت خوش است

که این طور بی پروا

چسبیده به گناه ..

مرا ببخش خدای من!

ببخش......

زهرامحدثی(گیلانی)


۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۴۸
Zahra Gilani
۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۲۶
Zahra Gilani
بگیر این غبار خستگی هایم را
بگیر دستانم را
در یک بغل ترانه ی پر شور دست هایت
شاید این ادم نا ارام
به حرمت
 شبیخون اشعار تو
ارام بگیرد..
بگذار دلم ارام گیرد لحظه ای هرچند کوتاه
بگذار ذهنم پاک شود از هجوم تنهایی
بگذار بی وقفه با اجبار تو خوب باشم
بگذار به زندگی بگویم که برود
مرا هراسی نیست ...
بگذار بگویم برود ...
بگذار لحظه ای ارام گیرد دلم ..
این تپش های سرد را در گرمای اغوشت بگیر
بگذار دوباره جان بگیرم
زهرامحدثی(گیلانی)

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۱۸
Zahra Gilani
نمیدونم از کدوم ستاره میبینی منو
چشماتو میبندیو دوباره میبینی منو
پر بغض جمعه های ناگزیر و بی صدام
خیلی خستم باورم کن دنیا زندونه برام
توی کور راه چشمام عطر بارون بوی سیبی
واسه عاشقونه موندن تو همون حس غریبی
تو همون حس غریبی که همیشه با منی
تو بهونه هر عاشق برای زنده موندنی
میدونم هنوز اسیرم تو حصار لحظه ها
کاش میشد با یه اشاره ی تو ازاد میشدم
با توام که گفته بودی غصه هام تموم میشن
پس کجایی که بیایی منو بگیری از خودم
ناجی ترانه ها منو به واژه ها ببر
این حقیرو به سخاوت شب و دعا ببخش
نمیدونم از کدوم ستاره میبینی منو
چشماتو میبندیو دوباره میبینی منو
پر بغض جمعه های ناگزیر و بی صدام
خیلی خستم باورم کن دنیا زندونه برام
توی کور راه چشمام عطر بارون بوی سیبی
واسه عاشقونه موندن تو همون حس غریبی
تو همون حس غریبی که همیشه با منی
تو بهونه هر عاشق برای زنده موندنی

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۳۴
Zahra Gilani

شاید در هیچ امار و ارقامی نباشی ..

شاید هیچ کجای شاهنامه حرفی از نبودنت زده نشده باشد ..

شاید فرهاد به عشق شیرینش کوهکن شد باشد ..

شاید اخر تمام فال های حافظ حالی از تو توصیف نشده باشد ...

شاید در خیابان ..در خانه ...در هرکجا که هستم ..جسمی به نام تو نباشد ..

شاید این نوشتن های من .. خودکار را به جنون کشیده باشد..

شاید در قنوت و پشت سر هر سجده ی واجب .....

دعایی باشد پشت سرت ..برای سلامتی ات ........

اما یادت باشد ........پشت هر شده و نشده ی فعلانی شعرم ..

یاد توست محرم بند بند وجود این نوشته ........

زهرامحدثی(گیلانی)

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۵۷
Zahra Gilani

من از هجوم بی تو بودن نمی ترسم
از تاریک ترین روز سال نمی ترسم ..
من از گرمای شعر های کسی می ترسم
که گاه و بی گاه ..
بی مقدمه ..با مقدمه ...
می نویسد از حالی خوب
از بودنی متوالی کنار منی که نیستم..
من از دلی می ترسم
دلی که می ترسد از نبودنم ..
دلی که می لرزد و می پرسد پس از هر نگاه
کنارم می مانی؟
من از ورق ورق دفتر این شاعر
به حد مرگ می ترسم ..
زهرامحدثی(گیلانی)

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۴۳
Zahra Gilani

اگر ماه بودم، بهرجا که بودم

سراغ تو را از خدا می گرفتم

وگر سنگ بودم، بهرجا که بودی

سر رهگذار تو جا می گرفتم

اگر ماه بودی، به صد ناز شاید

شبی بر لب بام من می نشستی

وگر سنگ بودی، بهرجا که بودم 
مرا می شکستی، مرا می شکستی !

"فریدون مشیری"


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۳۰
Zahra Gilani
زمان در خواب و دریا قصه پرداز

خیالم در بلندی های پرواز،


ز تلخی های پایان، می رسیدم-


به شیرینِ شگفتی های آغاز !



"فریدون مشیری"


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۲۸
Zahra Gilani
Cute Pink Kaoani