چـکــاوکــــ

シآیا خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا برای بنده اش کافی نیست! ؟؟؟シ

چـکــاوکــــ

シآیا خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا برای بنده اش کافی نیست! ؟؟؟シ

چـکــاوکــــ

زهرا محدثی
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی معماری
دانشگاه گیلان
کلیه ی پروژه ها و پژوهش های معماری پذیرفته می شود.

۶۰ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

دنبال من می‌گردی و حاصل ندارد
این موج عاشق کار با ساحل ندارد

باید ببندم کوله بار رفتنم را

مرغ مهاجر هیچ جا منزل ندارد

من خام بودم، داغ دوری پخته ام کرد

عمری که پایت سوختم قابل ندارد

من عاشقی کردم تو اما سرد گفتی:

از برف اگر آدم بسازی دل ندارد

باشد ولم کن باخودم تنها بمانم

دیوانه با دیوانه ها مشکل ندارد

شاید به سرگردانی ام دنیا بخندد
موجی که عاشق می‌شود ساحل ندارد

 مهدی فرجی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۲۱
Zahra Gilani



فرصت بده یک جرعه از آن جام بگیرم

تا خاتم ارباب غزل نام بگیرم
سعدی به خدا لنگ بیندازد اگر باز
از دفتر چشمت غزلی وام بگیرم
موجم که هوای تو مرا می برد از خویش
تا بر لب آغوش تو آرام بگیرم
حبس ابد عشقم و دلخوش که هر از گاه 
از قاصدک "ناز" تو پیغام بگیرم
دست تو و دامان من ای مرگ؟! بعید است
کافی ست که یک بوسه از او کام بگیرم!
"کمال الدین علاءالدینی شورمستی"
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۷
Zahra Gilani



دوستت دارم ولی تقدیر چیز دیگری است
خواب می بینم تو را،تعبیر چیز دیگری است

در خیابان بار ها می بینمت، از راه دور
پیشتر می آیم و تصویر چیز دیگری است

کوه بودم، دوریت کاه از وجودم ساخته
در قفس افتادن یک شیر چیز دیگری است

عاشقی طعم خوشی دارد ولی دور از فراق
با جدایی بی گمان تاثیر چیز دیگری است

حرف بسیار است اما فرق دارد شعر من
شرح حال یک جوان پیر چیز دیگری است


"فرزاد نظافتی"
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۳
Zahra Gilani

به دیدگان سرد من خنده ی اضطراری است

و مرگ من برای تو واژه ی استعاری است


و انتفاضه ای جدید به راه چشم های توست

نگاه به چشم های تو حمله ی انتحاری است


تولیت حریم عشق گرچه مرا کشنده است

تنم برای این حریم خادم افتخاری است


به استناد این غزل به اعتبار واژه ها

که مرگ من برای تو همیشه اختیاری است


مفتخر حراست حریم عشق تو منم

 و حیف که عشق عارفان همیشه انحصاری است

"مرتضی درویشی (اشکان)"

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۲
Zahra Gilani



عکس من است این عکس،عکاس کم هنر نیست
حتی منِ من از من ، این گونه با خبر نیست!


عکاس در یقینش یک چهره آفریده ست

شکل منی که در من دیگر از او اثر نیست!

 


حسی سمج به تکرار می گوید این خود توست
لب می گزم : نه ، وهم است وهم است و بیشتر نیست!


باور کنید از من شاعرتر است این عکس

اوهام پیرسالی در دفترش اگر نیست!



من چشم و گوش خود را از یاد برده ام_او

عکس من است هشدار :این عکس کور و کر نیست



روشن ترین دلیلم در قاب بودن اوست

من دربدرترینم ، این عکس دربدر نیست!



درگیر خویش کرده ست ذهن مشوش ام را

این عکس شرح اش اما آسان و مختصر نیست ...!

 

 

"محمد علی بهمنی"

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۰۱
Zahra Gilani

غیر شیدایی مرا داغی به پیشانی نبود
من‌که پیشانی نوشتم جز پریشانی نبود

همدمی ما بین آدم‌ها اگر می‌یافتم
آه من در سینه‌ام یک عمر زندانی نبود

دوستان رو به رو و دشمنان پشت سر
هرچه بود آیین این مردم مسلمانی نبود

خار چشم این و آن گردیدن از گردن‌کشی‌ست
دسترنج کاج‌ها غیر از پشیمانی نبود

چشم کافرکیش را با وحدت ابرو چه کار ؟
کاش این محراب را آیات شیطانی نبود

من‌که در بندم کجا ؟ میدان آزادی کجا ؟
کاش راه خانه‌ات این‌قدر طولانی نبود
 

"علیرضا بدیع"

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۵۵
Zahra Gilani

عاشق که باشی شعر شور دیگری دارد 

لیلی و مجنون قصه‌ی شیرین‌تری دارد 


دیوان حافظ را شبی صد دفعه می‌بوسی 

هر دفعه از آن دفعه فال بهتری دارد 


حتی سوالات کتاب تست کنکورت 

عاشق که باشی بیت‌های محشری دارد 


با خواندن بعضی غزل‌ها تازه می‌فهمی 

هر شاعری در سینه‌اش پیغمبری دارد 

 

حرف دلت را با غزل حالی کنی سخت است 

شاعر که باشی عشق زجر دیگری دارد 

 "بهمن صباغ زاده"

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۵۲
Zahra Gilani



 

تکـه یخی که عـاشـق ابــر ِ عـذاب می شود

سر قـرار عـاشـقی همیـشـه آب می شود


به چشم فرش زیـر پـا سقف که مبتلا شود

روز وصـالشان کسی خانه خـراب می شود


کـنـار قـله های غـم نخوان برای سـنـگ ها

کوه که بغض می کند سنگ،مذاب می شود


بـاغ پر از گُلی که شب نظر به آسـمـان کند

صبح به دیگ می رود ؛ غنچه گلاب می شود


چه کـرده ای تـو بـا دلم که از تو پیش دیگران

گلایه هم که می کنم شعر حساب می شود

 

 

"کاظم بهمنی"

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۴۸
Zahra Gilani


هیچ انتظاری از کسی ندارم!


و این نشان دهنده ی قدرت من نیست...!


مسئله، خستگی از اعتماد های شکسته است...


بگذار سپیده سر زند.


چه باک که من بمیرم وشبنم فرو خشکد.


و شبگیر خاموش شود و شباهنگ گنگ گردد.


و مهتاب رنگ بازد و ستاره ی سحری باز گردد.


وراه کهکشان بسته شود ....


بگذار سپیده سر زند و پروانه به سوی آفتاب پر کشد.


شریعتی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۴۶
Zahra Gilani

پدر!

هیچ کس نفهمید !

درد نبودنت شکافت سینه ی غمگینم را 

پدرم بوسه به عکست زدنم 

با خیال تو خوابیدنم

قدم زدنم در خواب با تو

شمردن موهای سپیدت از روی عکس

گذر عمر من و پنج شنبه ای که دوسال طول کشید

صدای پایت در گوشم 

ندای اسمم از دهانت

پدرم 

بد جور می شکند مرا ...

مرا ببخش این اشک ها دست من نیست

پدرم تو نمی آیی پیشم هیچوقت دیگر

عیبی ندارد 

من می آیم ...

زهرامحدثی(گیلانی)

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۰۴
Zahra Gilani
Cute Pink Kaoani