تو نگاه کردی مرا، بارانی فرو ریخت!!!
زمین زیر پایم گویی به یکباره ریخت!
تو نگاه کردی مرا بغضی گلویم را گرفت!
زبان نگاهت سخت در آغوشم گرفت!
تو نگاه کردی مرا... اه.... عجب هوا خوب شد!
یک نگاهت را ببین! انگار قلبم را گرفت!!
همچو فرهاد تیشه به کوهی را گرفت!
تمام نگاه های دنیا را کناری گر بگذارم...
نگاه تو به یکباره تمام جانم را گرفت!
تو حواست نبود که چه حاصلی داد شالیزار نگاهت!
اما همین نگاه زبان شعرم را باز گرفت!
حضورت کافی نبود انگاری برآیم چون یک نگاه
به یکباره تمام حالم را گرفت!
هوا سخت آفتابی شد پس نگاهت وقتی
گفتم که نگاهت تمام رویایم را گرفت!
دوست دارم زبان نگاهت را ببین
یک نگاهت تمام شعرم را گرفت!
زهرامحدثی(گیلانی)