خــــدا ـی مـــهــربـــانــیــهــــا .........
يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۳۸ ب.ظ
در قالب هستی ام
در قاب اندیشه ام
در سکوتی که تو می دانی
من همیشه ایستاده ام
دور از هر سیاهی
آسمانی ماندم وآسمانی سوختم
تورا دیدم
تورا مستانه بوسیدم
تورا من با همه جان وجودم
با دلم با روح پاکم
با سحر دیدم
تو را مستانه بوئیدم
خدایی تو
رضایی تو
وفایی تو
همه عالم ندایی تو
تو را چون لاله بوئیدم
تورا نزدیک بر جسمم
میان سینه و ...
مادرم
تورا هردم برای این حیاط عاریت
خدای مهربا نیها
دیدم
۹۳/۱۰/۱۴