کمی جلو تر بیا .......
جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۳۴ ب.ظ
کوک کرده ام ساعت کوکی را .....
و به انتظار یک سلام دوباره نشسته ام..
فرش قرمزی گسترده ام به وسعت دل دریایی ات.......
و تمام دردهایم را زدوده ام تا که نکند نمک باشد بر زخم هایت ...
من خورشید را خبر کرده ام که به یمن آمدنت شهر را چراغانی کند .....
در شعر هایم چه می گردی ،"یافت می نشود ...گشته ایم ما"دنبال ضمیر تو نگرد .....
نیست که نیست که نیست ........
در مخفی گاهی نورانی مخفی اش کرده ام ........
می دانی کجاست .؟؟
کمی جلو تر بیا .......
گوش کن.....
می شنوی .؟؟!!!!!
این مردم حسودند ......
می ترسم .......
مخفی ات کردم که چشم زخم نخوری .....
از نگاه ناپاکان دور بمانی......
در وسعت تنگاتنگ قلبم ......
جایی برای توست .....
ملک توست ......
زهرامحدثی(گیلانی)
۹۳/۱۱/۱۰