ای شروع واقعه ،ای تخلص مانوس بیت اخر...
سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۴۶ ب.ظ
من این راه را هزاران رفته ام ..
اگر مقصد بخششت نبود
به رحمانیتت قسم پا در راه نمی گذاشتم که نمی گذاشتم ..
ای روح دمیده در نوشته هایم ...
ای گرمای قطره قطره ای اشک هایم ...
ای شروع واقعه ،ای تخلص مانوس بیت اخر...
ای کریم ،ای رحیم ،ای رحمان ، ای مالک قلب شکسته ام ......
اشک هایم دست خودم نیست .....تو ببخش..
دل اشوبم دست خودم نیست ..تو ببخش ..
مرا شور بودنت به این ورطه کشاند ...تو ببخش ..
این زندگی کفر است ......خدایا تو ببخش ...
برگ از دل افتاد .....دلم به جاذبه ی خود تکانی نخورد ......خدایا تو ببخش ...
باران روحم تو بودی، باریدی بر کویر دستانم ،دستانم خالیست ...خدایا تو ببخش ...
هزاران بار صدایم کردی ،گوشم را پر کردم از حرف های دیگری.......خدایا تو ببخشخیره ماندی در چشمانم و من چشم بسته به روی عشق ..........چشم به رویت بستم .......خدایا تو ببخش
مرا ببخش ای مهربان ترینم ........ای عاشق ترینم ...........مرا ببخش .....
قلم به دستانم می لرزد ........باز ببخش ......
خدایا ببخش............
زهرا محدثی(گیلانی)
۹۳/۱۱/۱۴