حبسی بریده دلم!!!!!!
شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۴۹ ب.ظ
اینجا هوای تو کمی کم شده بیا نفسی تازه کن ...
دلم از درد پر از رنج شده بیا جای خالیت را پرکن ...
بگذار دلم تنگ شود ..چشمم تار شود ...
یا تو بیا و باز نگاهی به دلم کن ...
ای دوست کجایی ؟دل من رنج کشیده است .
گویند تو را درد اسیر کرده و نمی دانند تو خود صید منی.....
انگار حواست نیست این جماعت مدتیست دربه درند ...
انگار حواست نیست من منتظرم ..در قفس باز است واما
کجا دارم من یارای پرواز کردن را ؟
تو بیا درد من به سر شود بعد نرو ....می گویم نرو ..
دفتر شعر من باز است بیا غزلی تازه کن ..
یا که بر پهنای دلم قدمی تازه کن ...
تو بیا باز دلم پر بکشد از قفست ..
تو پرواز کنی با منو و من یک دم از تو بخوانم که تویی قاصد پیامم ..
که تویی حبس بریده ی بر دلم ........
تو بیا .....
زهرامحدثی(گیلانی)
دلم از درد پر از رنج شده بیا جای خالیت را پرکن ...
بگذار دلم تنگ شود ..چشمم تار شود ...
یا تو بیا و باز نگاهی به دلم کن ...
ای دوست کجایی ؟دل من رنج کشیده است .
گویند تو را درد اسیر کرده و نمی دانند تو خود صید منی.....
انگار حواست نیست این جماعت مدتیست دربه درند ...
انگار حواست نیست من منتظرم ..در قفس باز است واما
کجا دارم من یارای پرواز کردن را ؟
تو بیا درد من به سر شود بعد نرو ....می گویم نرو ..
دفتر شعر من باز است بیا غزلی تازه کن ..
یا که بر پهنای دلم قدمی تازه کن ...
تو بیا باز دلم پر بکشد از قفست ..
تو پرواز کنی با منو و من یک دم از تو بخوانم که تویی قاصد پیامم ..
که تویی حبس بریده ی بر دلم ........
تو بیا .....
زهرامحدثی(گیلانی)
۹۳/۱۲/۲۳