پدر !
پنجشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۸:۰۴ ب.ظ
پدر!
هیچ کس نفهمید !
درد نبودنت شکافت سینه ی غمگینم را
پدرم بوسه به عکست زدنم
با خیال تو خوابیدنم
قدم زدنم در خواب با تو
شمردن موهای سپیدت از روی عکس
گذر عمر من و پنج شنبه ای که دوسال طول کشید
صدای پایت در گوشم
ندای اسمم از دهانت
پدرم
بد جور می شکند مرا ...
مرا ببخش این اشک ها دست من نیست
پدرم تو نمی آیی پیشم هیچوقت دیگر
عیبی ندارد
من می آیم ...
زهرامحدثی(گیلانی)
۹۴/۰۲/۱۰