عشق است و آتش و خون ...
چهارشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۴۸ ب.ظ
عشق است و آتش و خون
داغ است و درد دوری
کی می توان نگفتن...؟
کی می توان صبوری...؟
کی می توان نرفتن
گیرم پری نمانده
گیرم که سوختیم و خاکستری نمانده
با دوست عشق زیباست
با یار بی قراری
از دوست درد ماند و از یار یادگاری
گفتی از روز سفر
گفتم از من مگذر
مجنون
لیلا
۹۴/۰۳/۱۳