اشتباه خطا نیست..
گریه کردن گناه نیست..
تنهایی گناه نیست..
اما باور کردن حرف دروغ ...
تلقین دروغ های متوالی به باور مصلحت بودن..
گریه کردن برای خاطر اشک های تمساح
خطاست ...
تکرار اشتباه خطاست
خطا پشت خطا......
حال من خوب نیست
تظاهر به خوب بودن می کنم
مرگ حق است
اما مرگ اینگونه را دوست ندارم
زهرامحدثی(گیلانی)
دلم تنگ است ..
سرد و بی روح
نشسته ام به پای شعر
به سرودن های متوالی بی مورد
دلم تنگ است
واین دل تنگی های مداوم
کار دستم می دهد ..
کار دستم می دهد..
مردم می گویند..
دل تنگی کار عاشقان است
ای دل من!
دل تنگی چیست؟
زهرامحدثی(گیلانی)
پدرم که رفت شهر خالی شد!
پدر !!
مگر تو چند نفر بودی؟
ردپای تو روی جاده نیست ...
رفتنت برف بود که بارید و برگشتنت بهار من .....
ای طلوع قصیده ی بی وزن من !
ای شروع دوباره ی بی وزنی های عاشقانه ی من!
ای مسیر عبور خیالات من !
برای آمدنت باران شده ام ......
باریدم بر کویر دلت!
زهرامحدثی(گیلانی)
گفتی دوستت دارم
و من
به خیابان رفتم
فضای اتاق
برای پرواز کافی نبود!
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم…
از تمام زمین یک خیابان را…
و از تمام تو…
یک دست که قفل شود در دست من…
گـاهـى …
دلـت”بـه راه” نیسـت !!
ولـى سـر بـه راهـى …
خـودت را میـزنـى بـه “آن راه” و میـروى …
و همـه ،
چـه خـوش بـاورانـه
فکـر میکننـد … کـه تــــو … “روبـراهـى”….!
