چـکــاوکــــ

シآیا خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا برای بنده اش کافی نیست! ؟؟؟シ

چـکــاوکــــ

シآیا خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا برای بنده اش کافی نیست! ؟؟؟シ

چـکــاوکــــ

زهرا محدثی
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی معماری
دانشگاه گیلان
کلیه ی پروژه ها و پژوهش های معماری پذیرفته می شود.

بند آمده در حسرت وصف تو زبان ها

این آتش عشق است که افتاده به جان ها

 

در حیرت چشم تو و ابروی تو ماندند

انگشت به دندان همه ی تیر و کمان ها

 

زانو زده در پای بزرگی تو انگار

الوند و دماوند و سهند و سبلان ها

 

بی تابم و بی تابی من شهره ی شهر است

نگذار فروکش بکند این هیجان ها

 

آن قدر دل تنگ مرا ضرب خودت کن

تا گوش فلک کر شود از این ضربان ها

 

من با تو غزل می شوم و شعرترینم

ای علت بی چون و چرای فوران ها

 

تو کیستی ای عشق ! که بانام توسکه ست

بازار تمام شعرا ، مرثیه خوان ها

 

تا لحظه ی رویایی دیدار تو ای خوب

من خون به جوش آمده ام در شریان ها

 

ای کاش ببندی چمدان سفرت را

این جمعه بیفتد به تو چشم نگران ها

 

رضا نیکوکار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۶
Zahra Gilani

دل است دیگر گاهی تنگ می شود ..

دل است دیگر گاهی می گیرد ..

گاهی قنوت را به سجده می کشاند ..

گاهی درد را به بغض می کشاند ..

گاهی گل می کند اب را ..

گاهی سخت دلگیر می شود ..

گاهی منتظر می ماند ..

دل است دیگر ...

نمی فهمد!!!

زهرامحدثی(گیلانی)

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۱۴
Zahra Gilani

آدمهایى هستند در زندگیتان؛
نمی گویم خوبند یا بد..
چگالى وجودشان بالاست...
افکار،
حرف زدن،
رفتار،
محبت داشتنشان
و هر جزئى از وجودشان امضادار است...
یادت نمی رود
"هستن هایشان را.."
بس که حضورشان پر رنگ است.
ردپا حک می کنند،اینها روى دل و جانت...
بس که بلدند "باشند"...
این آدمها را، باید قدر بدانى...
وگرنه دنیا پر است از آن دیگرهاى
بى امضایى که شیب منحنى حضورشان، همیشه ثابت است. . .
بعضی از آدم ها ترجمه شده اند
بعضی از آدم ها فتو کپی آدم های دیگرند.
بعضی از آدم ها با چند درصد تخفیف به فروش می رسند.
بعضی از آدم ها فقط جدول و سرگرمی دارند
بعضی از آدم ها خط خوردگی دارند
بعضی از آدم ها را چند بار باید بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم
و بعضی از آدم ها را باید نخوانده کنار گذاشت
از روی بعضی از آدم ها باید مشق نوشت و از روی بعضی از آدم ها جریمه...

قیصر امین پور

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۵
Zahra Gilani
نمازهایم اگر "نماز" بود،
که موقع سفر، ذوق نمی کردم از شکسته شدنش!

نمازهایم اگر نماز بود،
که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت!

اگر نمازهایم نماز بود،
که "اول وقت" نمی خواندمش، برای اینکه خود را "خلاص" کرده باشم...!

اگر نمازهایم نماز بود،
که تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم برای نشان دادن آدرس، شارژر، گوشی...!

اگر نمازم نماز بود،
که تبدیل نمی شد به یک فرصت طلایی برای خلق ایده های بکر!!

تبدیل نمی شد به مناسب ترین زمان تحلیل رفتار فلان همکار!

تبدیل نمی شد به ماشین حساب!!

نه.
نمازهایم "نماز" نیست.

اگر نماز بود،
یک "کارواش قوی" می شد و با فشار می شست از دلم همه ی سیاهی ها را، لکه ها را، پستی ها را.

اگر نماز بود،
می شد "کیمیا" و مس وجودم را تبدیل می کرد به طلا...

اگر نمازم نماز بود،
می شد پل، می شد پناهگاه، می شد دارو، می شد مرهم، می شد درمان، می شد شاه کلید، می شد میعادگاه، می شد دانشگاه...


خدایا...!
این روزها که درهای آسمانت را سخاودتمندانه باز کرده ای، من از تو فقط یک چیز می خواهم.
بر من منت بگذار و کاری کن نمازهایم، "نماز" شود...

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۲
Zahra Gilani

اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی... 

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۰۲:۴۴
Zahra Gilani

نفس در سینه ام تنگ است امشب 

دلم بازیچه ی رنگ است امشب

نمی دانم چراشوریده حالم

غزل هم بی دل و تنگ است امشب

خدایا گریه ام پر آب و تاب است

گمان کردم که دل٬تنگ است امشب

نگاهم سوی یک لیلی است امشب

برایش این دلم تنگ است امشب

خدا مجنون من آشفته حال است

ز داغ لیلی اش تنگ است امشب

خدایا فکر می کردم که دنیا

غزل های دل تنگ است امشب

چرا مجنون لیلی بی قرار است

نه لیلی هم دلش تنگ است امشب

خدایا عاشقی سامان ندارد

خدا هم این دلش تنگ است امشب

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۵۸
Zahra Gilani

هیس!!! 

واژه ها ساکت باشید!! 

محفل درد من است.. 

محفل تنهایی با حضرت جان

صمدا... ملکا... جانا.. 

صحبتی دارم هر چند خرد

دردیست قابل شنیدن.. 

خواهشی دارم قابل درک..

می شود باز کنی دفتر شعرم را 

باز کن... نترس... جز درد نیست

این زندگی با من مهربان نیست 

باز کن... نترس... چیز زیادی نیست

بسی بغض چاشنی درد

باز کن... نترس.. کفر نیست 

بندگی را جای کفر نیست... 

باز کن... درد است و خیال و بغض 

حضرتا! پرگارزندگی مرا نیم صفحه نچرخان لطفا 

مالکا! درد چیز عجیب ست ولی.. کمی خوشی برمن حرام نیست .. 

ای عزیز جان!ای مالک وجود.. ای جان و روح و جسم از تو

سکوت مرا بشکن.. این روزه نیاز به افطار دارد

بغض چند وقتیست رفیق گرمابه ی من است ولی 

مرا معاف کن از این رفاقت تلخ... 

یا محول الحول والاحوال! 

تغییر ده حال مارا

زهرامحدثی (گیلانی) 


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۴۵
Zahra Gilani
  • من از غل و زنجیر می ترسم

از آهه بی تاثیر می ترسم

از اتفاق ظاهرأ ساده، از اتفاقی که نیفتاده
  • من از غل و زنجیر می ترسم
    از آهه بی تاثیر می ترسم
    از اتفاق ظاهرأ ساده، از اتفاقی که نیفتاده
    می خندمو از خنده می ترسم
    هر روز از آینده می ترسم
    زیر بید بی مجنون میشینم
    زیر شُر شُر بارون میشینم
    فک میکنم شاید برگردی
    با خودم می گم باید برگردی
    خنجر واسه ی این سینه کافی نیست
    عاشق کشی رسم تلافی نیست
    ای چشم از دیدن خلاصم کن
    از چشم پوشیدن خلاصم کن
    اینقدر گیجم که نمیدونم
    باید تو رو از چی بترسونم
    زیر بید بی مجنون می شینم
    زیر شرشر بارون می شینم
    فک میکنم شاید برگردی
    با خودم میگم باید برگردی
    زیر بید بی مجنون میشینم
    زیر شُر شُر بارون میشینم
    فک میکنم شاید برگردی
    با خودم می گم باید برگردی
    زیر بید بی مجنون میشینم
    زیر شُر شُر بارون میشینم
    فک میکنم شاید برگردی
    با خودم می گم باید برگردی

    ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۰۴
    Zahra Gilani

    ارباب مرا هم بخشید! 

    ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۲۰:۰۹
    Zahra Gilani

    آرزومه که یه لحظه رو به روی من بایستی

    آخه قلبم نگرونه توی شهری که تو نیستی

    تو خیال کن ادمای همه دنیا توی شهره

    توی شهر بی تو اما

    دل من با همه قهره!

    توی شهری که تو نیستی

    همه جا رو غم گرفته

    هرکجا رفتی صدام کن !

    عزیزم دلم گرفته

    شدم اون غریبه ای که تو نباشی نمی ارزه

    دارم از نفس میوفتم مثل یه گیاه هرزه..


    ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۹
    Zahra Gilani
    Cute Pink Kaoani