حال من خوب است امــــــــــــــــــــــــــا..................با تو بهتر می شوم!^___^
حال من خوب است امــــــــــــــــــــــــــا..................با تو بهتر می شوم!^___^
کَــــر بــــاش...
وَقتـــی هـمــه اَز مَــحــال بـــودَن آرزوهــایَـــت ســخــن مــی گــویــنــد...
وقتی میخوام برم بیرون ومادرم نمیذاره خخخخخخخخخخخخخخخخخ
من به هوای تو کشیده شده ام
به حال و هوای این شعر و نوشتن بی مورد
به کوه طور و موسی شدنی بی حکم نبوت
به معبدی که کشاند مرا
به کور ترین نقطه ی شهر
به چشمانی که جز تو ندید
به باوری که جز تو نپسندید
به نگاهی که یعقوب شد
و تا به یمن عطر پیرهن یوسفش شفا یابد
آری من کور شدم
به تمامی اتفاقات اطراف
به آدم های بی مورد اطرافم
خدایا من کور شده ام
وقت است که باز آیی!
زهرامحدثی(گیلانی)
سکوتت را ندانستم ،نگاهم را نفهمیدی!!
نگفتم گفتنی هارو ،تو هم هرگز نپرسیدی!
شبی که شام آخر بود،به دست دوست خنجر بود !
میان عشق و آینه یه جنگ نابرابر بود !
چه جنگ نابرابری،چه دستی و چه خنجری!
چه غصه ی محقری،چه اول و چه آخری!
ندانستیم و دل بستیم ،نپرسیدیم و پیوستیم
ولی هرگز نفهمیدیم شکارسایه ها هستیم
سفربا تو چه زیبا بود ،به زیبایی رویا بود
نمی دیدیم و می رفتیم ،هزاران سایه با ما بود !
سکوتت را ندانستم ،نگاهم را نفهمیدی!!
نگفتم گفتنی هارو ،تو هم هرگز نپرسیدی!
در آن هنگامه ی تردید ،درآن بن بست بی امید
درآن ساعت که باغ عشق به دست باد پرپربود
آن ساعت هزارانسال به یک لحظه برابر بود !
شب آغاز تنهایی،شب پایان باور بود