پدرم که رفت شهر خالی شد!

سلام
سعید هستم.از بچه های باشگاه مهندسان
گاهی شعر میگم.خیلی کم...جدیدا دیدم نوشتن جمله و این درد و دلای ادبی هم خیلی زیباست.دوست دارم در مورد مرگ و قبر بنویسم اینجا.چجور بنویسم؟

پاسخ:
سلام آقا سعید..باید در سایت بلاگ عضو شید ...راه آسون تر عضو شدن توی بلاگ اینه که یه نفر بهتون دعوتنامه بده تا عضو بشید......اگر خواستید من بهتون دعوتنامه میدم ..قبر دریچه ایست به دنیای جدید ...دنیایی که خودمون رقمش می زنیم ...بهشت یا جهنم ...

۰۶ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۲۵

سعید

سلام
ممنون زهرا خانم
باشه دعواتنامه بدید.والا من که بلد نیستم.خودتون دیگه راهنمایی کنید

۱۲ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۰۹

قانت الف

خدا رحمتشون کنه...

پاسخ:
سلام...ممنونم ...خدا رفتگان همه رو رحمت کنه ....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

چـکــاوکــــ

چـکــاوکــــ

シآیا خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا برای بنده اش کافی نیست! ؟؟؟シ

زهرا محدثیدانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی معماری دانشگاه گیلانکلیه ی پروژه ها و پژوهش های معماری پذیرفته می شود.

پدرم که رفت شهر خالی شد!

نظرات (۳)

ارسال نظر

زهرا محدثی
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی معماری
دانشگاه گیلان
کلیه ی پروژه ها و پژوهش های معماری پذیرفته می شود.